مقدمه
استفاده از کوچینگ توسط مدیران مطرح کسب و کارهای مختلف در سراسر جهان، باعث شده تا محبوبیت استراتژیهای کوچینگ به عنوان یکی از روشهای توسعه و آموزش در سازمانهای مختلف دو چندان شود. بر اساس آمارهای سازمان CIPD، در حال حاضر استراتژیهای کوچینگ، سومین ابزار رایج کارآفرینان برای توسعهی کسب و کارشان محسوب میشود؛ اما سازمانها هنوز نتوانستهاند آن طور که باید از پیاده سازی روشهای کوچینگ نتیجهی لازم را بگیرند. دلیل این معضل، نداشتن شناخت صحیح در مورد کوچینگ و تکنیکهای آن است؛ چون روشهای مختلف کوچینگ ماهیت مشابهی نداشته و هر کدام از آنها برای کسبوکار خاصی قابل اجراست. ما در ادامه به شما توضیح خواهیم داد که چگونه از این اشتباه دوری کنید.
برای اجرای صحیح کوچینگ در سازمان چه مواردی را باید مد نظر داشته باشید؟
1. بیش از اندازه بر روی موارد آکادمیک تمرکز نکنید
بسیاری از افراد به جای تمرکز بر نتایج سناریوهای واقعی، بر روی موارد تئوری کوچینگ تمرکز میکنند. زمانی که صاحبان کسب و کارها روشهای تئوریک کوچینگ را در کسبوکار خود به کار میبندند، طبیعتا نتیجهی کافی را از آنها دریافت نمیکنند و بههمین خاطر برای رفع مشکلات خود، به علت دلسرد شدن از اثربخشی روشهای کوچینگ، به روشهای سنتی برای حل مسائل خود متوصل میشوند. اینکه بخواهید به برای نهادینه کردن فرهنگ کوچینگ در کسب و کارتان به سراغ آموزشهای حجیم بروید، کار عاقلانهای نیست. بهترین کار این است که با راهنمایی یک کوچ بتوانید به کمک آن چه آموختهاید، تغییری اساسی در کسب و کارتان ایجاد کنید.
2. انتقال تجربیات به صورت سینه به سینه دیگر جواب نمیدهد
اگر بخواهید استراتژیهای اجرایی، مهارتها و تکنیکها را مثل کسبوکارهای سنتی فرد به فرد یا اصطلاحا سینه به سینه منتقل کنید، پیادهسازی تکنیکهای کوچینگ هم سودی برای شما نخواهد داشت. در روزگاران قدیم، مدیران یک کسب و کار از تکنیکهایی که تجربی آموخته بودند، برای هدایت افراد مشغول در کسب و کارشان استفاده میکردند و طبیعتا نهادینه سازی فرهنگ کوچینگ در کسب و کار با به کارگیری چنین استراتژیای ممکن نیست. چنانچه بخواهید فرهنگ کوچینگ را در تمام بخشهای کسب و کارتان پیاده سازی کنید، لازم است از استراتژی دیگری کمک بگیرید.
3. چطور دربارهی آن چه باید آموزش ببینیم تصمیمگیری کنیم؟
قضیه این است که احتمالا هرکدام از ما پس از درک مزایای کوچینگ، سعی میکنیم سریعا به سمت پیادهسازی مهارتهای مرتبط با آن پیش برویم. با این حال، از آن جایی که حجم آموزشهای موجود پیرامون مفهوم کوچینگ بسیار گسترده است، نباید با آموزشهای ابتدایی کوچینگ فکر کنید که دیگر هفتخوان را طی کردهاید و کسبوکار چندین سالهی خود را به خطر بیندازید.
4. خواستههای خود را بشناسید
وقتی صاحبین کسب و کار ادعا میکنند که علیرغم سرمایهگذاری در زمینهی کوچینگ، نتوانستهاند آن طور که باید فرهنگ کوچینگ را در محل کارشان نهادینه کنند، یعنی در انتخاب روش کوچینگ مورد نیاز خود، چندان موفق نبودهاند. این موضوع لزوما به معنای بد بودن کوچینگ نیست، بلکه گاهی نشان دهندهی کاربردی نبودن متدهای استفادهشده برای آن کسب و کار است. برای انتخاب یک دورهی کوچینگ کاربردی لازم است 4 سوال زیر را از خود بپرسید:
- دوست دارید از طریق کوچینگ به چه چیز دست پیدا کنید؟
- وضعیت ایدهآل از نظر شما چیست؟
- چطور میتوانیم میزان موفقیت خود را بسنجیم؟
- چه چیزی باید در سازمان دچار تغییر شود؟
پس بهتر است به سراغ دورههایی بروید که نه تنها پاسخی درخور به خواستههایتان میدهند، بلکه شما را در زمینهی درک هرچه بهتر این خواستهها نیز یاری میکنند.
5. بودجهی خود را مشخص کنید
توجه داشته باشید که برای نهادینهکردن فرهنگ کوچینگ سازمانی، لازم نیست که همهی افراد حاضر در آن را وارد دورههای اکادمیک کوچینگ کنید؛ اینکه بخواهید مهارتهای یکسان را در تمامی کارمندانتان بگنجانید کار درستی نیست. چنانچه شرایط کسب و کارتان به گونهای است که زمان و هزینهی کافی برای شرکت دادن تمامی کارمندانتان در دورههای کوچینگ را ندارید، از آموزشهایی استفاده کنید که از نظر شرایط سرمایهگذاری، وضعیت منعطفتری دارد.
6. آیا دورههای اختصاصی به قدر کافی کارآمد هستند؟
برخی ترجیح میدهند به جای شرکت در دورههایی که تمام مهارتهای کوچینگ در آنها تدریس میشود، به سراغ دورههایی بروند که به طور اختصاصی برای توسعهی کسب و کار آنها طراحی شده است. اگر میخواهید فرهنگ کوچینگ را در مقیاس وسیعی از کسب و کارتان بگنجانید، مسلما دورههای اختصاصی برایتان سودآورتر خواهند بود.
7. به جای معلم به دنبال یک همکار بگردید
این که به جای دیدگاه استاد و شاگردی، فرد مسلط به مهارتهای کوچینگ در مجموعهی شما حضور پیدا کند، تاثیر بهسزایی بر روی نهادینه کردن فرهنگ کوچینگ در کسب و کارتان خواهد گذاشت. در صورت حضور کوچ در سازمان، این شخص میتواند درک کاملی از نیازهایتان پیدا کند و کمکهای کاربردیتری به شما ارائه دهد.
8. هیچ ارزانیای بی دلیل نیست
برای پیدا کردن کوچ مناسب، رزومهی او را موشکافانه بررسی کنید و از او در مورد روش پیشنهادیاش برای سازمانتان سوال کنید تا میزان تسلط او در این حوزه برایتان کاملا روشن شود. ضمنا لازم است پس از پیاده سازی تکنیکهای پیشنهادی کوچینگ درکسب و کارتان، با بررسی نرخ بازگشت سرمایه یا ROI، از موثر بودن این استراتژیها مطمئن شوید.
مطالعهی موردی: شرکت Scott Bader
شرکت scott bader، یکی از پیشگامان تولید محصولات شیمیایی است که بیش از هفتصد کارمند و هفت کارخانه دارد. مدیران این شرکت تصمیم گرفتند برای یکسو کردن تمامی مهرههای کسب و کارشان در جهت رسیدن به رشد اقتصادی، زبانی مشترک را در میان آنها نهادینه کنند. زبانی که بر اساس آن هر تصمیمی نتیجهی مقتضی خود را داشته باشد و کارمندان برای کسب نتیجهای که در نظرشان است، تمام تلاش خود را در جهت اتخاذ تصمیم صحیح انجام دهند.
طیف کارمندان مورد هدف صاحبان برد اسکات، شامل مدیران این کمپانی در نقاط مختلف جهان میشد. در این راستا، کمپانی scott bader آموزشهای قابل توجهی را بر اساس رویکردهای کوچینگ به مدیرانش ارائه کرد و در راستای آن، الگویی از یک شیوهی مدیریتی صحیح را در اختیار آنها گذاشت. در ضمن این آموزشها، امور راهبردی کمپانی بر اساس استراتژیهای کوچینگ تنظیم شد و مدیران برای پیادهسازی مهارتهای کوچینگ، گروههایی برای همفکری تشکیل دادند. در پایان این پروسه، اعتماد به نفس کارکنان شرکت به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرد، سهام scott bader گرانتر شد. با استفاده از کوچینگ و ایجاد زبان مشترک در این سازمان، در مجموع 200 هزار پوند در هزینهها صرفهجویی صورت گرفت.
حرف آخر
حقیقت امر این است که بسیاری از ارائه دهندگان دورههای کوچینگ، به سراغ آموزش مهارتهای ابتدایی میروند. در بهترین حالت، چنین دورههایی صرفا آگاهی مهرههای یک کسب و کار را از مفهوم کوچینگ افزایش میدهد. با این حال، نمیتوان انتظار داشت که یک کمپانی بتواند در نتیجه به کارگیری این مهارتها به منفعت خاصی دست پیدا کند. بر همین اساس، بسیاری از کارآفرینان به جای این که یک شبه به دل یادگیری مهارتهای کوچینگ بروند، ابتدا درباره خواستهها و نیازهای کسب و کار خود تحقیق میکنند. در این شرایط، کارآفرینان میتوانند درباره مهارتهای مورد نیاز کوچینگ برای توسعه کسب و کارشان آگاهی پیدا کنند و بر اساس این آگاهی، به سراغ دورههای مختلف در این زمینه بروند.
سوالات متدوال
- آیا میتوان بازدهی استراتژیهای کوچینگ را ارزیابی کرد؟
برای سنجش میزان بازدهی استراتژیهایی که به کار بستهاید، لازم است مدیران ارشد کسب و کارتان را با اهداف اصلی شرکت آشنا کنید. سپس، باید اطلاعاتی که در راه رسیدن به هرکدام از این اهداف کسب میکنید را در اختیارشان بگذارید. بدین ترتیب، مدیرانتان میتوانند درباره موفقیت استراتژیهایتان در مسیر رسیدن به اهداف راهبردی شرکت اظهار نظر کنند.
- بهترین مدل استراتژی کوچینگ چیست؟
تکیه کردن به صرف یک استراتژی برای نهادینه کردن فرهنگ کوچینگ در کسب و کار، میتواند میزان توانایی بالقوه شرکت در مسیر به کارگیری بهترین مهارتهای کوچینگ را کاهش دهد. توصیه ما به شما این است که بسته به نیازهایتان، مدلهای مختلف کوچینگ را در کسب و کار خود پیاده سازی کنید تا در نهایت به نتیجهای مطلوب برسید. با این حال، اگر بخواهیم نگاهی خلاصه به پاسخ این سوال بیندازیم، میتوان اینطور بگوییم که محبوبترین مدل کوچینگ در کسب و کارهای مختلف، مدل “GROW جان ویت مور” است. سایر استراتژیهای کوچینگ هرکدام به نوعی از این مدل الگو گرفتهاند و همین دلیل، بسیاری مدل رشد وایت مور را کاملترین مدل کوچینگ میدانند.