9-Steps-to-Create-an-Executive-Coaching-Program

هر چیزی که در مورد کوچینگ مدیران اجرایی قبل از پیاده‌سازی باید بدانید

اگر در حوزه‌ی منابع انسانی فعالیت دارید، احتمالا تا به‌حال اصطلاح “کوچینگ مدیران اجرایی” یا Executive Coaching  به گوشتان خورده و درباره ی آن ممکن است تا حدودی اطلاعات داشته باشید .ما در این مطلب کوچینگ اجرایی و فواید آن  را در سازمان از مناظر مختلف مورد بررسی قرار خواهیم داد. ابتدا بگذارید در مورد خصوصیات فردی که کوچینگ اجرایی را در سازمان پیاده‌سازی می‌کند، صحبت کنیم.

یک کوچ اجرایی ماهر فردی است که به صورت کامل بر تکنیک‌های کوچینگ تسلط دارد و تلاش می‌کند تا  با ارائه‌ی مشاوره ی صحیح به مدیران ارشد، آن‌ها را راهنمایی کند تا ارتباطی بهتر با کارمندان خود داشته باشند و به درک بهتری از سازمان و فعالیت‌هایش برسند.

در حقیقت یک کوچِ اجرایی با طرح پرسش‌هایی به جا و درست، کمک می‌کند تا شما به اطلاعاتی جامع و کامل در خصوص کسب‌وکارتان برسید. در پایان به 4 نکته‌ای می‌پردازیم که برای انتخاب کوچینگ نیاز هست بدانید تا بتوانید با توجه‌ به‌ آن‌ها بهترین و ماهرترین کوچ اجرایی را برای  کسب و کار خود شناسایی و استخدام کنید.

مشکلات فعلی اجرای فرهنگ کوچینگ در سازمان‌ها چیست

این روزها اکثر سازمان های موفقی که می‌بینیم در حوزه ی کسب و کار حرفی برای گفتن دارند، از مربی‌های اجرایی برای همراهی مدیران ارشد استفاده کرده‌اند تا مثل یک پل چند طبقه با راهنمایی‌هایشان کاری کنند که ارتباط بهتری بین هیئت مدیره، مدیران و کارمندان سازمان برقرار شود تا با تمرکز بیشتری به سمت اهداف سازمانی حرکت کنند.

حضور یک کوچ اجرایی حرفه‌ای (یا حتی چند کوچ اجرایی حرفه ای) در یک سازمان  مزایای بسیاری دارد و اگر فرهنگ کوچینگ به‌خوبی در سازمان پیاده‌سازی شود، سرعت رشد و پیشرفت سازمان را قطعا بهبود خواهد داد .

اما در حال حاضر مشکل این است که انسجام کمی بین مدیران ارشد و مربی اجرایی‌ای وجود دارد که با آن ها در ارتباط است. بدین ترتیب سازمان به نتیجه‌ی مطلوب نخواهد رسید و این تصور برای اعضا به‌ وجود می‌آید که کوچینگ سودی برای آن‌ها به ارمغان نمی‌آورد.

یک سازمان باید فردی را به عنوان مربی اجرایی استخدام کند که از مهارت های مربی‌گری

او مطمئن باشد و در کنار آن ها این اطمینان را داشته باشد که این مربی قرار است دلسوزانه به  شما و کسب و کارتان کمک کند تا بتوانید به تغییر و رشد حداکثری برسید .استخدام یک مدیر اجرایی ماهر برای کسب و کارتان، یک سرمایه گذاری بلند مدت است، نه یک قرص مسکن!

کوچِ ماهر به شما کمک می کند تا پتانسیل های خود و سازمانتان را کشف کرده و

با بهره گیری بیشتر از امکانات و پتانسیل های خودتان و سازمان در زمان کوتاه تری به اهداف

خود برسید!

نکات لازم برای انتخاب بهترین کوچ مدیران اجرایی

  1. گول محرمانه بودن را نخورید!

استخدام یک مربی اجرایی حرفه ای اصلا کار ساده ای نیست و احتمالا شما در این راه، با افراد زیادی

مواجه خواهید شد که سعی دارند خود را بسیار حرفه‌ای‌تر از چیزی که هستند به شما نشان دهند.

اتفاقا یکی از پرطرفدارترین سلاح آن‌ها هم در مقابل رگبار سوالات شما در مورد دستاوردها و نتایج

آ‌ن‌ها تاکنون، همین قضیه ی محرمانگی باشد.

احتمالا بارها در روند مذاکرات خود با برخی از مربیان اجرایی، آن‌ها به شما خواهند گفت که موفقیت

این تکنیک‌ها به هیچ وجه با قضایای مالی و تجاری قابل اندازه گیری نیست و اگر مدرک مستدلی از آن‌ها بخواهید، در پاسخ خواهید شنید که آن‌ها مجبورند برای حفظ اسرار شرکت قبلی که در آن مشغول به کار بوده اند، بیش از این اطلاعاتی ندهند تا  قانون امانت‌داری آن ها زیر سوال نرود.

در مقابل این افراد از شما توقع دارند که از روی پرستیژ و ظاهر حرفه‌ای آن‌ها، مثال‌های موفقی که می‌زنند را باور کنید و با کمال میل در سازمان خود استخدام کنید! تازه اگر هم سوالات فنی خود را بیشتر ادامه دهید و وارد حیطه ی رازداری آن ها شوید، احتمالا بنا را بر بی‌اعتمادی گذاشته و با ناراحتی جلسه را ترک خواهند کرد .در صورتی‌که این محرمانه نگه داشتن اطلاعات حربه‌ای است که پشت آن عملکرد ضعیف خود را پنهان می‌کنند.

استخدام مربی کوچینگ اجرایی یک سرمایه گذاری پر هزینه است و توقع زیادی نیست که صاحب یک کسب و کار بخواهد بداند که قرار است در قبال آن چه چیزی به دست آورد.

در حقیقت هر شکلی از مربیگری اجرایی باید دارای شاخص‌های ROI کاملاً مشخصی باشد که در

دورههای کوتاه و بلندمدت نتایج آن کاملا قابل مشاهده باشد. علاوه بر این در پایان یک برنامه کوچینگ اجرایی – مثلاً شش ماه – می‌توانید انتظار گزارشی را داشته باشید که با خروجی و نتایج قابل اندازه‌گیری سروکار دارد .

  1. شاخص‌های حیاتی موفقیت را بشناسید!

بخش مهمی از مشکل هنگام جستجوی یک مربی اجرایی این است که بدانید از کجا شروع کنید .

مدیران یا کارشناسان در این شرایط، به احتمالِ زیاد تجربه‌ی قبلی‌ای نداشته‌اند و به عنوان مثال، ممکن است فردی را به عنوان کوچ اجرایی خود انتخاب کنند که صرفا یک دوست او را معرفی کرده و از سوابق درخشان او تعریف کرده است.

به فرض این که تمامی این تعریف‌ها واقعی و درست باشد؛ ممکن است آن شخص فقط در حیطه‌ی خاصی عملکرد خوبی داشته باشد و با توجه به نیازها و چالش های کسب و کار شما عملکرد خوبی از خود نشان ندهد.

اغلب اوقات این اتفاق منجر به این می شود که یک فرآیند با چندین مربی مختلف تکرار شود یا در اولین بار اجرای فرآیند هیئت مدیره از اثربخشی کوچینگ نا ‌امید شده و ترجیح دهد منابع مالی را در جای دیگری صرف کند.

در این بین بعد از انتخاب اولین کوچ، عملکرد بخش منابع انسانی نیز زیر سوال خواهد رفت. این موضوع به این علت است که به علت محدودیت‌های موجود در گزارش‌گیریِ سنتی، واحد منابع انسانی قادر به ارزیابیِ دقیقی اثربخشی مربی نبوده و بنابراین در انتخاب مربی‌‌های آتی یا پیشنهادات دیگر نظرات آن‌ها کمتر موثر خواهد بود؛ حتی اگر بهترین تصمیم ممکن  را روی میز بگذارند.

  1. همیشه کمیت نشان دهنده‌ی کیفیت نیست!

یکی از موضوعاتی که در شرکت های زیادی با آن برخوردمی‌کنید، این است که بسیاری از شرکت‌ها از وجود چندین کوچ در کنار سازمان خود استفاده‌ می‌کردند و همچنین چندین سیستم کوچینگ اجرایی را به صورت گسترده در سازمانشان پیاده‌سازی کرده بودند، اما ارزش افزوده ی زیادی از این طریق ایجاد نکرده بودند.

در حقیقت باید بدانید که صرفا داشتن یک کوچ اجرایی، موفقیت شما را تضمین نمی‌کند. شما در وهله ی اول باید چالش ها و نقاط ضعف سازمان خود را شناسایی کنید و سپس  به همراه یک مربی اجرایی حرفه‌ای تلاش کنید که برای حل این مشکلات برنامه‌ای مدون و حساب‌شده بریزید.

اگر مدیران ارشد فعلی در پروژه‌های قبلی خود، یک کوچ سازمانی یا اجرایی حرفه‌ای استخدام کرده باشند،  احتمالا احساس می کنند اگر مربی اجرایی در سیستم آن ها نباشد، سازمان آن‌ها حتما دچار مشکل خواهد شد و  از طرفی اگر مربی اجرایی گفته باشد که هیچ راهی برای سنجش میزان موفقیت آن ها به صورت عینی وجود ندارد، آن ها نمی توانند مشکلی را در این سازمان ببینند و فکر می کنند مربی اجرایی دارد بهترین عملکرد را از خود نشان می دهد زیرا اصلا تعریف مشخصی از موفقیت یک مربی اجرایی در دست ندارند!

شما باید دقت داشته باشید که هیچ گاه واحد منابع انسانی خود را از فرآیند کوچینگ اجرایی حذف نکنید و با درگیر کردن و توسعه‌ی بخش منابع انسانی خود در این فرآیند، مطمئن شوید که پیاده‌سازی فرهنگ کوچینگ در سازمان شما اجرایی موثر با شاخص های ROI واضح خواهد بود.

  1. گزارش‌دهی کوچینگ اجرایی باید منظم باشد!

بسیاری از مربیان اجرایی با آوردن این بهانه که روش‌های اجرای کار آن‌ها محرمانه و مختص به خودشان هستند، از ارائه‌ی گزارش های منظم امتناع می کنند و نمی توانند نتایج کوچینگ را با آمار و ارقامی دقیق به شما نشان دهند.

ارزش دارد که یک لحظه به عقب برگردیم و به این موضوع فکر کنیم که “سرمایه‌گذاری در هر بخش دیگری از کسب و کارتان به طور مثال خرید  یک نرم افزار CRM جدید با امکانات بیشتر، مسلما انتظار گزارش‌های منظم، انتظار عجیبی نیست تا ارزش کاری که انجام داده‌اید، قابل اندازه‌گیری باشد. با بکارگیری یک شرکت حرفه ای کوچینگ، حتی می‌توان یک سیستم گزارش‌دهی سفارشی ایجاد کرد که اثر بخشی کوچینگ در سازمان را به طور مستمر گزارش می دهد و به منابع انسانی کمک می‌کند تا شاخص های ROI معنی‌داری ارائه دهد و همچنین برای هدف‌های آتی بهتر برنامه‌ریزی کند.

گزارش‌ها باید در مراحل مختلف در طول فرآیند کوچینگ اجرایی ارائه شوند. به عنوان مثال، در یک دوره‌ی آموزشی ابتدایی شش ماهه، یک گزارش موقت باید پس از سه ماه تهیه شود تا مطمئن شوید که پیشرفت شما به سمت اهداف تعیین شده طبق برنامه پیش می‌رود .

 

  1. بیش از حد اهمیت دادن به اصول روانشناسی

متاسفانه یا خوشبختانه اخیرا فعالیت‌های زیادی در خصوص کوچینگ اجرایی به صورت آکادمیک صورت گرفته و این مبحث به یکی از زمینه‌های مهم تحقیقاتی تبدیل شده و اطلاعات در این زمینه به‌سرعت در حال رشد است.

نیمه‌ی پر لیوان این است که با تربیت مربیان کوچینگ به صورت آکادمیک و گسترده احتمالا نیاز سازمان‌های بیشتری برطرف خواهد شد  و نیمه‌ی خالی آکادمیک شدن کوچینگ را اگر بخواهیم نگاه کنیم این است که روان‌شناس‌ها و کسانی که در حیطه‌ی لایف کوچینگ فعال هستند، به حوزه‌ی آکادمیک کوچینگ اجرایی وارد شوند و این حوزه بیش از اندازه پیچیده شود. با این تفاسیر عملگرایی کوچینگ در مواردی کاهش پیدا کرده، مسیر پیش روی سازمان منحرف شده و در بهترین حالت تنها به کشف مشکلات یک شخص منجر خواهد شد، نه کل سازمان. درحالی‌که در کوچینگ اجرای، کوچ سعی می‌کند با ارائه‌ی تکنیک‌هایی به فرد کمک کند تا به شناخت بیشتری از خودش و سازمان برسد و بتواند کارها را با بهره وری بیشتری انجام داده و با سرعت بیشتری به اهداف و آرزوهای مشترک خود و سازمان جامه‌ی عمل بپوشاند.

این اتفاق را متاسفانه در بسیاری از رشته های آکادمیک در حوزه‌های مهندسی، آی‌تی و… دیده ایم که از حالت اجرایی درمی آیند و کاربرد اجرایی خود را برای همیشه از دست می‌دهند و فارغ‌التحصیلانی را تحویل جامعه می‌دهند که به هیچ‌وجه از مباحث و معضلات واقعی شغل خود آگاهی لازم را ندارند.

 

  1. کوچینگ یک سرمایه‌گذاری بلند مدت است!

استخدام یک کوچینگ اجرایی مسئله ای نیست که بشود برای همه، یک نسخه‌ی واحد پیچید و لیستی را ارائه داد که بتوانید به کمک آن یک مربی اجرایی حرفه‌ای استخدام کنید! هر سازمان با توجه به پتانسیل ها و نقاط ضعف و قوتی که دارد، نیازمند نوعی از کوچینگ است که به افراد کمک کند تا با شناخت بهتر خود، بهره وری‌ خود را بالاتر ببرند و در زمانی کوتاه‌تر از مسیر عادی‌‌ای که در حال طی کردن هستند، به اهداف شخصی و سازمانی‌شان برسند.

کمک گرفتن از یک کوچینگ اجرایی در سازمان، یک سرمایه گذاری بلندمدت است که ممکن است در روزها و بازه های زمانی اولیه، برای شما فقط هزینه‌بر باشد. اما درصورتی‌که فرآیندهای کوچینگ اجرایی به درستی طرح‌ریزی شده‌ باشد به شما کمک می کند تا چشم انداز مشخصی را برای خود تعریف کرده و از طرفی به اکثر زمینه هایی که می توانید در آن رشد کنید، اهمیت لازم را قائل شوید.
در حقیقت یک کوچِ اجرایی حرفه‌ای به شما انگیزه می دهد تا با تعیین اهداف واقع‌گرایانه به جای اهداف ایده‌آل از وضعیت خوب به عالی برسید.  از طرفی دیگر کوچ به شما کمک می کند تا با گرفتن تصمیمات آگاهانه، اثربخشی روابط خود را در محیط کار و زندگی شخصی بالا ببرید و از زندگی و پیشرفتتان رضایت بیشتری داشته باشید.

نکات پایانی برای شروع فرآیند کوچینگ

اگر به این نتیجه رسیده‌اید که یک کوچینگ اجرایی بهتر است به شما کمک کند تا نقاط قوت خود  و سازمانتان را بهتر بشناسید. روی آن‌ها سرمایه گذاری کنید و به شما انگیزه می دهد تا در راه رسیدن به هدفتان خسته نشوید، از آرزوهایتان دست نکشید و به صورتی مداوم تلاش کنید!

بهتر است قبل از استخدام کوچ مورد نظر، برای اینکه موثرترین نتیجه را بگیرید موارد زیر را مدِ نظر داشته باشید:

  1. منسجم باشید!
  2. سیستم ROI واضح و قابل توجهی برای اهداف سازمانی خود بنویسید.
  3. به صورت کامل تیم منابع انسانی خود را در تمامی مراحل فرآیند درگیر کنید و هیچ عذر و بهانه‌ای را نپذیرید.
  4. گزارش‌هایی منظم از روند تهیه کنید و فرصت‌هایی را هم برای بازخورد در نظر بگیرید.
  5. حواستان به ارزش افزوده‌ای که مربی اجرایی برای سازمان شما ایجاد می کند باشد!اگر به عنوان یک مدیر باز هم نیاز به اطلاعات بیشتری در این زمینه دارید، می‌توانید به مقالات دیگر ما در این زمینه مراجعه کنید:
    کوچینگ برای مدیران و 8 مهارتی که باید بیاموزند
    فرهنگ کوچینگ برای مدیران و رهبران چه هدیه‌هایی دارد؟

 

download-3-1200x850

چگونه بهتر فرهنگ کوچینگ را در سازمانتان پیاده سازی کنید

مقدمه

استفاده از کوچینگ توسط مدیران مطرح کسب و کارهای مختلف در سراسر جهان، باعث شده تا محبوبیت استراتژی‌های کوچینگ به عنوان یکی از روش‌های توسعه و آموزش در سازمان‌های مختلف دو چندان شود. بر اساس آمارهای سازمان CIPD، در حال حاضر استراتژی‌های کوچینگ، سومین ابزار رایج کارآفرینان برای توسعه‌ی کسب و کارشان محسوب می‌شود؛ اما سازمان‌ها هنوز نتوانسته‌اند آن طور که باید از پیاده سازی روش‌های کوچینگ نتیجه‌‌‌ی لازم را بگیرند. دلیل این معضل، نداشتن شناخت صحیح در مورد کوچینگ و تکنیک‌های آن است؛ چون روش‌های مختلف کوچینگ ماهیت مشابهی نداشته و هر کدام از آن‌ها برای کسب‌وکار خاصی قابل اجراست. ما در ادامه به شما توضیح خواهیم داد که چگونه از این اشتباه دوری کنید.

برای اجرای صحیح کوچینگ در سازمان چه مواردی را باید مد نظر داشته باشید؟

1.     بیش از اندازه بر روی موارد آکادمیک تمرکز نکنید

بسیاری از افراد به جای تمرکز بر نتایج سناریوهای واقعی، بر روی موارد تئوری کوچینگ تمرکز می‌کنند. زمانی که صاحبان کسب و کارها روش‌های تئوریک کوچینگ را در کسب‌وکار خود به کار می‌بندند، طبیعتا نتیجه‌ی کافی را از آن‌ها دریافت نمی‌کنند و به‌همین خاطر برای رفع مشکلات خود، به علت دلسرد شدن از اثربخشی روش‌‌های کوچینگ، به روش‌های سنتی برای حل مسائل خود متوصل می‌شوند. این‌که بخواهید به برای نهادینه کردن فرهنگ کوچینگ در کسب و کارتان به سراغ آموزش‌های حجیم بروید، کار عاقلانه‌ای نیست. بهترین کار این است که با راهنمایی یک کوچ بتوانید به کمک آن چه آموخته‌اید، تغییری اساسی در کسب و کارتان ایجاد کنید.

2.     انتقال تجربیات به صورت‌ سینه‌ به سینه دیگر جواب نمی‌دهد

اگر بخواهید استراتژی‌های اجرایی، مهارت‌ها و تکنیک‌ها را مثل کسب‌وکارهای سنتی فرد به فرد یا اصطلاحا سینه‌ به سینه منتقل کنید، پیاده‌سازی تکنیک‌های کوچینگ هم سودی برای شما نخواهد داشت. در روزگاران قدیم، مدیران یک کسب و کار از تکنیک‌هایی که تجربی آموخته بودند، برای هدایت افراد مشغول در کسب و کارشان استفاده می‌کردند و طبیعتا نهادینه سازی فرهنگ کوچینگ در کسب و کار با به کارگیری چنین استراتژی‌ای ممکن نیست. چنانچه بخواهید فرهنگ کوچینگ را در تمام بخش‌های کسب و کارتان پیاده سازی کنید، لازم است از استراتژی دیگری کمک بگیرید.

3.     چطور درباره‌ی آن چه باید آموزش ببینیم تصمیم‌گیری کنیم؟

قضیه این است که احتمالا هرکدام از ما پس از درک مزایای کوچینگ، سعی می‌کنیم سریعا به سمت پیاده‌سازی مهارت‌های مرتبط با آن پیش برویم. با این حال، از آن جایی که حجم آموزش‌های موجود پیرامون مفهوم کوچینگ بسیار گسترده است، نباید با آموزش‌های ابتدایی کوچینگ فکر کنید که دیگر هفت‌خوان را طی کرده‌اید و کسب‌وکار چندین ساله‌ی خود را به خطر بیندازید.

4.     خواسته‌های خود را بشناسید

وقتی صاحبین کسب و کار ادعا می‌کنند که علی‌رغم سرمایه‌گذاری در زمینه‌ی کوچینگ، نتوانسته‌اند آن طور که باید فرهنگ کوچینگ را در محل کارشان نهادینه کنند، یعنی در انتخاب روش کوچینگ مورد نیاز خود، چندان موفق نبوده‌اند. این موضوع لزوما به معنای بد بودن کوچینگ نیست، بلکه گاهی نشان دهنده‌ی کاربردی نبودن متد‌های استفاده‌شده برای آن کسب و کار است. برای انتخاب یک دوره‌ی کوچینگ کاربردی لازم است 4 سوال زیر را از خود بپرسید:

  1. دوست دارید از طریق کوچینگ به چه چیز دست پیدا کنید؟
  2. وضعیت ایده‌آل از نظر شما چیست؟
  3. چطور می‌توانیم میزان موفقیت خود را بسنجیم؟
  4. چه چیزی باید در سازمان دچار تغییر شود؟

پس بهتر است به سراغ دوره‌هایی بروید که نه تنها پاسخی درخور به خواسته‌هایتان می‌دهند، بلکه شما را در زمینه‌ی درک هرچه بهتر این خواسته‌ها نیز یاری می‌کنند.

5.     بودجه‌ی خود را مشخص کنید

توجه داشته باشید که برای نهادینه‌کردن فرهنگ کوچینگ سازمانی، لازم نیست که همه‌ی افراد حاضر در آن را وارد دوره‌های اکادمیک کوچینگ کنید؛ این‌که بخواهید مهارت‌های یکسان را در تمامی کارمندانتان بگنجانید کار درستی نیست. چنانچه شرایط کسب و کارتان به گونه‌ای است که زمان و هزینه‌ی کافی برای شرکت دادن تمامی کارمندانتان در دوره‌های کوچینگ را ندارید، از آموزش‌هایی استفاده کنید که از نظر شرایط سرمایه‌گذاری، وضعیت منعطف‌تری دارد.

6.     آیا دوره‌های اختصاصی به قدر کافی کارآمد هستند؟

برخی ترجیح می‌دهند به جای شرکت در دوره‌هایی که تمام مهارت‌های کوچینگ در آن‌ها تدریس می‌شود، به سراغ دوره‌هایی بروند که به طور اختصاصی برای توسعه‌ی کسب و کار آن‌ها طراحی شده است. اگر می‌خواهید فرهنگ کوچینگ را در مقیاس وسیعی از کسب و کارتان بگنجانید، مسلما دوره‌های اختصاصی برایتان سودآورتر خواهند بود.

7.     به جای معلم به دنبال یک همکار بگردید

این که به جای دیدگاه استاد و شاگردی، فرد مسلط به مهارت‌های کوچینگ در مجموعه‌ی شما حضور پیدا کند، تاثیر به‌سزایی بر روی نهادینه کردن فرهنگ کوچینگ در کسب و کارتان خواهد گذاشت. در صورت حضور کوچ در سازمان، این شخص می‌تواند درک کاملی از نیازهایتان پیدا کند و کمک‌های کاربردی‌تری به شما ارائه دهد.

8.     هیچ ارزانی‌ای بی دلیل نیست

برای پیدا کردن کوچ مناسب، رزومه‌ی او را موشکافانه بررسی کنید‌ و از او در مورد روش پیشنهادی‌اش برای سازمانتان سوال کنید تا میزان تسلط او در این حوزه برایتان کاملا روشن شود. ضمنا لازم است پس از پیاده سازی تکنیک‌های پیشنهادی کوچینگ درکسب و کارتان، با بررسی نرخ بازگشت سرمایه یا ROI، از موثر بودن این استراتژی‌ها مطمئن شوید.

مطالعه‌ی موردی: شرکت Scott Bader

شرکت scott bader، یکی از پیشگامان تولید محصولات شیمیایی است که بیش از هفتصد کارمند و هفت کارخانه دارد. مدیران این شرکت تصمیم گرفتند برای یکسو کردن تمامی مهره‌های کسب و کارشان در جهت رسیدن به رشد اقتصادی، زبانی مشترک را در میان آن‌ها نهادینه کنند. زبانی که بر اساس آن هر تصمیمی نتیجه‌ی مقتضی خود را داشته باشد و کارمندان برای کسب نتیجه‌ای که در نظرشان است، تمام تلاش خود را در جهت اتخاذ تصمیم صحیح انجام دهند.

طیف کارمندان مورد هدف صاحبان برد اسکات، شامل مدیران این کمپانی در نقاط مختلف جهان می‌شد. در این راستا، کمپانی scott bader آموزش‌های قابل توجهی را بر اساس رویکردهای کوچینگ به مدیرانش ارائه کرد و در راستای آن، الگویی از یک شیوه‌ی مدیریتی صحیح را در اختیار آن‌ها گذاشت. در ضمن این آموزش‌ها، امور راهبردی کمپانی بر اساس استراتژی‌های کوچینگ تنظیم شد و مدیران برای پیاده‌سازی مهارت‌های کوچینگ، گروه‌هایی برای همفکری تشکیل دادند. در پایان این پروسه، اعتماد به نفس کارکنان شرکت به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرد، سهام scott bader گران‌تر شد. با استفاده از کوچینگ و ایجاد زبان مشترک در این سازمان، در مجموع 200 هزار پوند در هزینه‌ها صرفه‌جویی صورت گرفت.

حرف آخر

حقیقت امر این است که بسیاری از ارائه دهندگان دوره‌های کوچینگ، به سراغ آموزش مهارت‌های ابتدایی می‌روند. در بهترین حالت، چنین دوره‌هایی صرفا آگاهی مهره‌های یک کسب و کار را از مفهوم کوچینگ افزایش می‌دهد. با این حال، نمی‌توان انتظار داشت که یک کمپانی بتواند در نتیجه به کارگیری این مهارت‌ها به منفعت خاصی دست پیدا کند. بر همین اساس، بسیاری از کارآفرینان به جای این که یک شبه به دل یادگیری مهارت‌های کوچینگ بروند، ابتدا درباره خواسته‌ها و نیازهای کسب و کار خود تحقیق می‌کنند. در این شرایط، کارآفرینان می‌توانند درباره مهارت‌های مورد نیاز کوچینگ برای توسعه کسب و کارشان آگاهی پیدا کنند و بر اساس این آگاهی، به سراغ دوره‌های مختلف در این زمینه بروند.

سوالات متدوال

  • آیا می‌توان بازدهی استراتژی‌های کوچینگ را ارزیابی کرد؟

برای سنجش میزان بازدهی استراتژی‌هایی که به کار بسته‌اید، لازم است مدیران ارشد کسب و کارتان را با اهداف اصلی شرکت آشنا کنید. سپس، باید اطلاعاتی که در راه رسیدن به هرکدام از این اهداف کسب می‌کنید را در اختیارشان بگذارید. بدین ترتیب، مدیرانتان می‌توانند درباره موفقیت استراتژی‌هایتان در مسیر رسیدن به اهداف راهبردی شرکت اظهار نظر کنند.

  • بهترین مدل استراتژی کوچینگ چیست؟

تکیه کردن به صرف یک استراتژی برای نهادینه کردن فرهنگ کوچینگ در کسب و کار، می‌تواند میزان توانایی بالقوه شرکت در مسیر به کارگیری بهترین مهارت‌های کوچینگ را کاهش دهد. توصیه ما به شما این است که بسته به نیازهایتان، مدل‌های مختلف کوچینگ را در کسب و کار خود پیاده سازی کنید تا در نهایت به نتیجه‌ای مطلوب برسید. با این حال، اگر بخواهیم نگاهی خلاصه به پاسخ این سوال بیندازیم، می‌توان اینطور بگوییم که محبوب‌ترین مدل کوچینگ در کسب و کارهای مختلف، مدل “GROW جان ویت مور” است. سایر استراتژی‌های کوچینگ هرکدام به نوعی از این مدل الگو گرفته‌اند و همین دلیل، بسیاری مدل رشد وایت مور را کامل‌ترین مدل کوچینگ می‌دانند.